دختر دوم من عرفانه دختر دوم من عرفانه ، تا این لحظه: 13 سال و 23 روز سن داره

دنیای من و دخترام

جشن اول سال

روز 31 شهریور جشن کلاس اولی ها بر تو دختر گلم مبارک.                                              امروز من با تو رفتیم مدرسه تو خیلی خوشحال بودی بابا حجت به خاطر تو امد تهران         خیلی هیجان زده بودی بعد از اینکه از زیر قرآن ردت کردم برات کلی ارزو کردم                    تو مدرسه استقبال گرمی از تو کردن کلی در حیاط بازی کردی و بعد از اجرای مراسم به کلاسهاتون راهنمایی شدین برات خیلی خوشحالم و ارزوی موفقییت می کنم         ...
1 آذر 1392

خانه جدید

دخترهای گلم یه چیزهایی را باید بنویسم که تو امسال برای هممون خیلی مهم بود انم جابجایی خونه که برای شما یکی از جذابترین روزها بود همه چیز را با سلیقه خودتون خریدید و سر جاش می زاشتین عرفانه با  اینکه سنت خیلی کمه کلی نظر دا دی و ما هم باهات همکاری می کردیم که توام کیف کنی ریحانه خانم توام عین خانم بزرگها تو همه خرید ها حضور داشتی و ما هم از نظراتت استفاده می کردیم حالا هم  که خونه چیده شده خدا رو شکر همه راضی هستیم. به سلامتی جاگزین شدیم و تو این مسیر نباید یادمون بره خاله مهناز چقدر کمکمون کرد و حرص خورد تا همه چیز درست باشه و همین طور بابا حجت که هر چی دلمون خواست برامون خرید . من ا...
22 مرداد 1392

جشن فارغ التحصیلی ریحانه

ریحانه جان پایان اردیبهشت قرار شد جشن براتون بگیرند یه سرود، یه نمایش نامه کلی تو  خونه تمرین کردی دعوت نامه فرستادن که می تونی به غیر پدر و مادرت 5 نفر دیگه را هم  بیاری توام مامانی ، خاله مهناز، خاله لیلا، خاله بتول ، زهرا خاله لیلا که آریان هم باهاشون آمد بابا حجت از کیش آمد و تو خیلی خوشحال شدی ان روز یکی از بهترین روزای زندگیت بود  عرفانه پابه پای تو خوشحالی می کرد 2خرداد  روز مراسم بود  وکه یک روز قبلش رفتم و کارای یک ساله ات را چید م  تو هم انجا به من کمک می کردی ریحانه جان تو نگران بودی که دیگه خانم جاهی را نبینی که خانم ایمان پور گفت نگران نباش تو تابستون با مایید تو خیلی ...
12 مرداد 1392

سلام

سلام به همگی خیلی دلم برای همتون تنگ شده بود دلم تنگ شده بود که براتون بنویسم  گل دخترای من ، کلی اتفاق افتاده که اینجا ننوشتم ، حالا می نویسم  عزیزای دلم روزها تند می گذزه وشماها تند تند بزرگ می شید ومن از وجودتون لذت می برم ...
12 مرداد 1392

ثبت نام

                                                                                                      ریحانه جان سال داره تموم میشه و دوباره بحث مهم ثبت نام تو جلسه مادران  اسفند مطرح شد که به تعدادی از خانواده تمس گرفته می شه تا بیان ثبت نام منم به عنوان یه مادر گفتم باید به فکر جاهای دیگه ام باشم رفتم ستوده وفرم پر کردم که برای 17 فروردین وقت داد  اما ...
28 فروردين 1392