رفتن به تالار شهر
دیشب بعد از افطار رفتیم بیرون اول رفتیم خرید متاسفانه جاروبرقیمون خراب شده کلی گشتیم کیسه جارو پیدا کنیم که نبود بعدش رفتیم آتیش بازی کلی خوش گذشت ریحانه جونم تو هوس فالوده کرده بودی که بابا جون گفت بریم دم مروارید بستنی فروشی دربندکه خیلی حال داد ،خاله جون گفت بریم تالار شهر برنامه مفرح وشادی بود تو و عرفانه دست می زدیدو می خندیدید................... من عاشق خنده هاتو نم.......... &...
نویسنده :
مامان عادله
14:48